شهید محمّد اسدی
زندگی نامه شهید محمد اسدی
محمّد در سال ۱۳۴۲ در شهر شیراز دیده به جهان گشود و در دامان پر مهر مادری عاشق اهل بیت پرورش یافت. صفا و صمیمیت پدر مؤمن و پرهیزکار چنان در روحیه او تأثیر گذاشته بود که شادابی و سرور از چهره او تراوش داشت کمتر زمانی بود که خنده های زیبا و دوست داشتنی را بر لبان او نبینی، سخاوت و شجاعت جوهر وجود او بود.
دوران تحصیل را به خوبی پشت سر گذاشت و با استعداد درخشانی که داشت با ورود به سپاه پاسداران انقلاب اسلامی جزء اولین دوره دانشجویان خلبانی سپاه شد.
استعداد خدا جوی محمّد او را همچون شاگردی کوچک به محضر برادر کوچکش شهید حجت الاسلام و المسلمین حاج محمود اسدی میکشاند و این انس و علاقه بود که او را آشنای محضر بزرگانی همچون عارف کامل حضرت آیت اللّه العظمی نجابت(ره) و حضرت آیت اللّه حاج سید علی محمّد دستغیب« مدظلهالعالی» نمود.
انس و علاقه محمّد به این بزرگواران وجود لطیف او را روحانی کرده بود و حظی که دوستان از حال و هوای خوش او می بردند از برکت این علاقه و ارتباط بود.
علاقه و شاگردی محمّد از محضر برادر حاج محمود اسدی این دو برادر را همچون دو بال پرواز قرار داده بود که با حرکتی موزون هر دو را با هم میبرد و چنین هم شد.
پدر شهید محمد اسدی می گوید از دور محمّد پسرم را دیدم وقتی خوب نزدیک شد دیدم که محمود است و آمد و خبر مفقود الاثری محمّد را به من داد.
و این اتفاق شدید حاج محمود را متأثر کرد به نحوی که خود او میگوید با خبر شهادت محمّد خیلی گریه کردم و از خدا خواستم که ببینم چه اتفاقی برای محمّد افتاده همان شب در خواب دیدم محمّد بر اثر اصابت ترکش به سرش شهید شده و این پایان این دلدادگی نبود که محمود بی درنگ به دنبال خبر شهادت برادر به سوی جبهه حرکت میکند و فقط یک ماه بعد از برادر به او ملحق میشود.
سینه از آتش دل در غم جانانه بسوخت
آتشی بود در این خانه که کاشانه بسوختتنم از واسطه دوری دلبر بگداخت
جانم از آتش مهر رخ جانانه بسوخت
زمان شهادت شهید محمد اسدی
محمّد در شب ۱۱/۱۱/۶۵ دعوت حق را لبیک میگوید جسم شریفش سالها دور از چشمان دوست داران بر روی خاکهای شلمچه مدفون میشود ولی در نهایت پس از سالها انتظار بدن مبارک محمّد به وطن باز میگردد و در کنار برادر دفن میگردد.
روحش شاد