شهدا

شهید ناصر کمالی سروستانی

زندگینامه شهید ناصر کمالی سروستانی

شهید والامقام ناصر کمالی سروستانی، نسیمِ خوش الهی بود که با تولّد مبارکش در سال ۱۳۳۸، رایحۀ خوشی در خانواده وزیدن گرفت.
پرورش این کودک در دامان مادری متّقی و پرهیزکار نشانی از آیندۀ روشن او بود، چنان‌که پس از شهادت فرزند، رسالت این شیرمردِ میدان عمل به دوش مادر صبورش باقی ماند.
اخلاق خوب و سلم و آرامشِ ناصر چنان نافذ و تأثیرگذار بود که نه‌تنها دوستان و بچه‌های انقلاب، بلکه تمامی جوانان و همکارانش تحت تأثیر حُسن خلق و فضائل اخلاقی او بودند.

با پیروزی انقلاب اسلامی و در اختیار گرفتن صدا و سیمای فارس توسط نیروهای ارزشی، ناصر یکی از جوانان پرشوری بود که توانست با خلوص نیّت و بروز اوصاف نیک انسانی، جای خود را در قلب نیروهای متخصصِ صدا و سیمای فارس باز کند.
با تمام وجود شیفتۀ خدمت و جذب نیروهای متخصص بود و در این راه با سخاوت تمام از همۀ سلایق بهره می‌جست.
با نبوغ و برنامه‌ریزیِ دقیق، تمامی هنرمندان را با هر سطح اعتقادی و اجتماعی گِرد هم جمع می‌کرد و همچون پدری، چتر امنیت آن‌ها بود و خود نیز خادمانه در کنار آن‌ها مشغول به کار می‌شد.

در هر کاری که وارد می‌شد سعی داشت که اطلاعات لازم آن حرفه را کسب کند و همین امر باعث می‌شد که خستگی‌ناپذیر در کنار نیروهای خود کار کند.
روحیۀ خدمت ناصر کمالی موجب شد که چند نفر از نیروهای صدا و سیما با حسادتی که داشتند، صدماتی به دستگاه‌های مونتاژ وارد کنند و ناصر را مقصر جلوه دهند! اما ناصر که کارها را مخلصانه برای رضایتِ خداوند انجام می‌داد تسلیم هیچ غیظ و غضبی نشد. سرانجام در همان شب آقای … که از افراد شاخص حزب تودۀ شیراز بود، به درب منزل رئیس سازمان می‌رود و شهادت می‌دهد که من با اعتقادات این جوان سمت و سویی ندارم اما ناصر کمالی شخص با اخلاقی‌ست و سخت شیفتۀ فضائل اخلاقی او هستم و کسی‌که این کار را کرده فلان شخص است! این حکایت گوشه‌ای از اوج عظمت اخلاقی و نور معنوی شهید کمالی است.

بر خلاف دیگر دوستان خود که به گفتگوهای سیاسی اهتمام زیادی داشتند و شور انقلابیِ خود را بروز می‌دادند، ناصر کمالی سخت به کار و مشکلات فرهنگی و تربیتی جامعه اهتمام داشت.

وی در این راه با به‌کارگیری نیروهای متخصص در زمینۀ کودکان و نوجوانان، حرکتی را طراحی کرد که هنوز پس از گذشت نزدیک به ۴۰ سال اثر آن در صدا و سیما مشهود است.
ساخت انیمیشن شهید فهمیده تنها هشت ماه پس از شهادت او، در نوع خود کاری بی‌نظیر بود اما وقتی جایزۀ این اثرِ برجسته به نام او می‌خورد با بزرگواری تمام، مسئول بخش را به جای خود معرفی کرد.

مسئولیت شهید ناصر کمالی سروستانی در بخش کودک و نوجوانِ صدا و سیما، این بخش را چنان پیشرفت داد که با گذشت سال‌ها از شهادتش هنوز بخش کودک و نوجوان صدا و سیمای شیراز از جایگاه ویژه‌ای برخوردار است.
ارتباط معنوی و معرفتی شهید کمالی با حضرت آیت‌اللّه سید علی محمد دستغیب مدّظِلّه چنان قوی بود که اکثر مواقع به طور خصوصی از محضر ایشان استفاده می‌کرد و نقل‌قول‌هایی از ایشان داشت که حکایت از توجّه استاد به ایشان بود.
برنامۀ خودسازی این جوانِ سخت‌کوش چنان منظم و دقیق بود که تمامِ حُسن‌ها در گلستان او نمایان شده بود. توجّه به نماز، قرآن و عبادت، و همچنین توجّه به حضور در سرزمین سراسر نور جبهه‌ها برنامۀ زندگی او بود و در فرصت‌های مختلف خود را به خاک پرمعنای جبهه‌ها می‌رساند.

وقتی‌که مادر از فرزند خود تقاضا می‌کند تا قرآن را به دختری تعلیم دهد، با درخواست مادر مخالفت می‌کند اما با اصرار ایشان شرط می‌کند که کلاس در حضور شما آن‌هم در حیات منزل برقرار شود. ناصر در این کلاس چنان محجوب و با مراقبه شاگرد خود را تعلیم می‌دهد که پس از شهادتش آن شاگرد می‌گوید: «من هنوز از برکاتِ معنوی این استاد بهره می‌برم و اشکالات من به برکت معنویت او رفع می‌شود.»
سال ۱۳۶۰ پایانِ خاطرات این مدیر لایق، هنرمند و خداشناس بود. ناصر همراه با یک حرکت کشوری به نام «چهل دوربین»، سلاح فرهنگی خود را بر دوش انداخته و در صف مقدم میدان، همراه با گروه شناسایی در عملیات «فتح‌المُبین» شرکت کرد. او در کنار دیگر همرزمانش شهد شیرین شهادت را با جان و دل نوشید و با تأسّی به حضرت سیدالشهدا علیه‌السلام، چند روزی را مهمانِ خاک گرم جبهه‌ها شد و پس از یک هفته برای عرض ادب به محضر مادر داغدارش که ملتمسانه خواستار بازگشت یوسفِ گمگشتۀ خود بود به وطن بازگشته و در دارالرحمۀ شیراز در کنار دوستانش به خاک سپرده شد.

وصیت‌نامۀ شهید ناصر کمالی سروستانی

«پس از درخواست درود به محمد و آل محمد از درگاه خداوند تعالی و شهادت به وحدانیت خداوند جهان و همچنین شهادت به نبوّت رسول اکرم صلی‌اللّه‌علیه‌وآله و شهادت بر این که نائب به حقِ امام عصر عجل‌اللّه‌فرجه حضرت حاج آقا روح‌اللّه الموسوی الامام خمینی می‌باشند و قدرت اطاعت از ایشان را همواره از خداوند خواسته‌ام که به من عطا کند.
و اما پدر و مادر عزیزی که حتّی تا آخرین لحظاتی که پیشتان بودم نتوانستم آن‌طور که مورد رضای خداوند بود شأن و مرتبۀ‌تان را حفظ نمایم، خداوند تعالی شاهد است که از همان دوران کودکی از خواسته‌های من از خداوند این بود که بتوانم در راحتی شما نقش داشته باشم که هرگز میسّر نشد. پدر جان و مادر عزیزم آن طور که شما را در زندگی شناختم، بخشنده‌تر از آنید که ذره‌ای نارضایتی از فرزندتان در دل نگاه دارید.

عزیزانم علاوه بر این‌که این فرزند گناهکارتان را می‌بخشید، هر زمان که به یاد او می‌افتید برای دیگر گناهانش که دست‌کمی از این گناه ندارد طلب مغفرت نمایید و در ضمن از شما می خواهم که اگر من به فیض شهادت ان‌شاءاللّه نائل شدم شما هیچ بر شهادتم نگریید و صبر پیشه کنید چراکه آن کسی که باید بر مظلومیتش گریست، اباعبداللّه‌الحسین علیه‌السلام است. از همۀ دوستان عزیزم و اقوام نیز می‌خواهم که علاوه بر این که این بندۀ خاطی را می‌بخشید (ان‌شاءاللّه) برایش در هر لحظه که به یادش افتادید طلب بخشش نمایید که خداوند از برکت دعاهای شما به این بندۀ سراپا تقصیر نیز نظری نماید.

از مال دنیا یک موتور و مقداری ناچیز کتاب دارم که از مادرم می‌خواهم که کتاب‌ها را برای مسجد یا جای دیگر که قابل استفاده بود، استفاده نمایند.
موتور را نیز بفروشند و پول آن را به آقا سید علی محمد دامت‌افاضاته بدهند تا ایشان نیز مطابق شناختی که از اینجانب دارند برایم نماز خریداری کنند. و در آخر، بار دیگر از هر کسی که این بندۀ حقیر را می‌شناسد یا این که وصیت‌نامه‌ام را می‌خواند می‌خواهم که طلب آمرزش برای این بندۀ ذلیل نماید.

اللّهم ارزُقنا توفیق الشهاده فی سبیلک تحت رایت ولیّک
ناصر کمالی سروستانی
۱۳۶۰/۱۲/۲۹»

دیدگاهتان را بنویسید

نشانی ایمیل شما منتشر نخواهد شد. بخش‌های موردنیاز علامت‌گذاری شده‌اند *

همچنین ببینید
بستن
دکمه بازگشت به بالا