وصیت نامه شهید احمدرضا کشمیری
«اِنَّ اللّهَ یُحِبّ الًّذِینَ یُقَاتِلُونَ فِی سَبِیِلِه صَفَّاً کَأنَهُم بُنیَانٌ مَرصُوصٌ»
خداوند دوست دارد کسانی را که در راه او در صفی، همانند دیواری که اجزایش را با سُرب به هم پیوند داده‌اند می‌جنگند» سورۀ صف، ۴
سلام بر حضرت مهدی عجل‌اللّه‌فرجه و سلام بر حضرت امام خمینی، رهبر کبیر انقلاب و بنیانگذار جمهوری اسلامی. سلام بر مسلمانان غیور و شهیدپرور ایران و جهان…
هدف ما از جبهه رفتن، تحقق بخشیدنِ اسلام راستین (اسلام محمدی) بر اسلامی که با کفر و شرک آمیخته شده است (اسلام یزیدیان) و اسلام راستین را به تمام مردم جهان بشناسیم.
می‌رویم به جبهه تا دِین خود را نسبت به اسلام و ائمه و ایران ادا نماییم؛ دینی که از روز بنیان‌گذاری آن به‌دست رسول خدا محمد بن عبداللّه صلی‌اللّه‌علیه‌وآله تا امروز و از امروز تا قیامت، خون و ایثار لازم دارد تا پایدار و استوار بماند. دینی که ذره‌ای تجاوز به حق دیگران را نمی‌پذیرد.
بخشی از زندگینامۀ شهید احمدرضا کشمیری
شهید احمدرضا کشمیری در سال ۱۳۳۷ در خانواده‌ای متدیّن و مؤمن در شهر شیراز دیده به جهان گشود. دوران طفولیت و کودکی در پناه و تربیت پدر و مادری مؤمن و پرهیزکار، تعالیم خداپرستی و بندگی حضرتش را فرا گرفت و از کودکی روح و جسمش با نماز، قرآن و معنویات مأنوس گردید.
منش ساده و دور از تجملات او را مستعد حرکتی عظیم می‌نمود که پایانش فوز عظیم شهادت بود. تحصیلات ابتدایی را تا مدرک دیپلم با تلاش بسیار دنبال کرد و در طول تحصیل با توجّه به تربیت صحیح و طلب والایی که داشت نمونۀ یک انسان کامل و رو به رشد بود.
در حین تحصیل، در مسجد «توکّلی» فعالیت فرهنگی داشت و در تمام جلسات درس و بحث مسجد شرکت فعال داشت. با ورود به هنرستان طالقانی، فعالیت‌های فرهنگی خود را ادامه داده و با مطالعه و تدبیر، بینشی باز برای انتخاب راه پیدا کرد. در سال ۱۳۵۳ با اوج گرفتن حرکت انقلاب اسلامی، وی همچنان طوفنده و پرتلاش بر علیه هر گونه ظلم و استبداد حرکت می‌نمود تا این‌که به خدمت سربازی رفت و پس از مدّتی با درجۀ گروهبان ۳ به مشهد اعزام گردید.
روح حق‌جو و الهی او، این سفیر انقلاب را به روشنگریِ اطرافیان واداشت و با تشکیل جلسات درس، دوستان سرباز را از اعلامیه‌های رهبر کبیر انقلاب، امام خمینی رحمه‌اللّه‌علیه آگاه می‌ساخت تا جایی که او را دستگیر کرده و تحت شکنجه قرار دادند اما تأثیری در ارادۀ پولادین احمد رضا نگذاشت بلکه به حقانیت راه خود استوارتر نمود. پس از آزادی از زندان شاه، حسب فرمایش امام از سربازخانه فرار کرد و پس از پیروزی انقلاب خود را معرفی نمود.
شهید احمدرضا کشمیری پس از پایان خدمت سربازی وارد نهضت سوادآموزی شد و با عشق و علاقه‌ای که به اسلام و امام و انقلاب داشت، تمام وقت خود را در این راه مصرف می‌نمود و پس از چندی وارد جهاد سازندگی شد و سپس وارد سپاه شد. مدّتی در اصطهبان بود که برای دفع شرّ منافقین به کردستان رفت و با شروع جنگ تحمیلیِ عراق، بی‌درنگ به جبهۀ نبرد حق علیه باطل شتافت و عطش دل را با زلال آب حیات جبهه‌ها سیراب نمود.
زمان شهادت شهید احمد رضا کشمیری
تشکیل زندگی با دختری پاک و متدیّن فصلی دیگر از زندگی سراسر نور احمد رضا بود که به برکت فهم و معرفت همسر صبور و بزرگوارش، خللی در راه و سیر او ایجاد نکرد؛ لذا سه ماه بعد از ازدواج دوباره عزم دیار دوست نمود و به قرار خود یعنی سرزمین پاک جبهه‌ها بازگشت.
اما این سفر قرارِ دل بی‌قرارِ او را به آرامی ابدی نزدیک نمود و سپیده‌دم روز دوم اردیبهشت بر اثر اصابت ترکش خمپاره به‌شدّت مجروح گشت. مدّت‌ها در بیمارستان و خانه بستری بود ولیکن بر اثر شدّت جراحات و خونریزی سرانجام پس از ۵ ماه انتظار در تاریخ ۱۳۶۰/۶/۲۲ به لقاءاللّه پیوست و به شهادتی که عمری را برایش لحظه‌شماری نموده بود رسید.
