شهید قنبر علی ملکپور
زندگی نامه شهید قنبرعلی ملک پور
شهید قنبر علی ملکپور، پسرعموی شهید حبیباللّه ملک پور، در سال ۱۳۴۵ به دنیا آمد. دوران طفولیت و بازیهای کودکانه را در پرتو وجود پُرنور برادرش «جلیل» به همراهی با مردان میدان جهاد و شهادت مبدّل ساخته و در سن کم راهی جبهههای نبرد شد.
انس و علاقۀ قنبر علی به جلیل برای همۀ اطرافیان و همرزمان و خانواده مشهود و آشکار بود. وی او را همچون استاد و راهنمای خود میدید، لذا هرگاه جلیل عازم جبهه بود با او همراه میشد.
حلقۀ انس و محبّت شهید حبیباللّه ملک پور و شهید جلیل ملک پور و شهید قنبرعلی ملک پور در بین رزمندگان مشهور بود.
زمان شهادت شهید قنبرعلی ملک پور
پس از شهادت حبیباللّه ملک پور، فراقِ دوست برای قنبر علی به بیقراری تبدیل شد و این انتظار در کمتر از یک ماه به پایان رسید. وی سرانجام در عملیات شناسایی در اطراف فاو، با شهادت به وصال حق تعالی دست یافت.
وصیتنامۀ شهید قنبرعلی ملکپور
«کسانیکه هنوز مفهوم این انقلاب اسلامی را درک نکردهاید و با یک بهانهای دوری میکنید از این انقلاب، بهسوی اسلام برگردید. خود را به کاروان حسینی متّصل بگردانید.
گول این چند روز دنیا را نخورید؛ این دنیا فانی و ازبینرفتنی است. تا کِی به این نحو ادامه خواهید داد؟ ما که خود همگی میدانیم مرگمان فرا خواهد رسید و آنچه مال، ثروت و مادّیات داشته باشیم سودی ندارد، تنها تقوی است که ما را در آن حیات ابدی سرفرازمان خواهد کرد.
این جنگ را ادامه دهید تا سرحدّ پیروزی؛ حسین هنوز تنهاست، زینب هنوز اسیر است، خونِ بهناحقریختۀ حسین از خون ما خیلی باارزش¬تر بود. فرزندان حسین رفتند برای احیای دین، رسولاللّه رنجها کشیدند، ائمه شهید شدند، تمامی عمرشان فقط و فقط برای اسلام بود.
امروز که اسلام به دست من و تو سپرده شده اگر از جان چیزی بالاتر وجود دارد برای نگهداری و مراقبت آن، باید تقدیم کنیم. اگر به همین سادگی خودمان را کنار بکشیم وای به حالمان. آنهایی که برای یاری حسین شتافتند کار بزرگی نکردند، بلکه آنهایی که نیامدند اشتباه بزرگی کردند…
«اِلّا تَنفِرُوا یُعَذِّبکُم عَذاباً اَلیماً وَ یَستَبدِل قَوماً غَیرَکُم و لاتَضُرّوهُ شَیئاً وَ اللّهُ عَلی کُلِّ شَیءٍ قَدِیرٌ» (آیۀ ۳۸ سورۀ توبه) خداوند میفرماید:
اگر شما برای دینِ خدا جهاد نکنید به خدا زیانی نرساندهاید و شماها را به عذابی دردناک معذّب خواهد کرد. وقتیکه انسان از این دنیا میرود، آن موقع است که میفهمد خانهای از خانۀ دنیا باارزشتر نیست، به شرط اینکه مانند بیداران و صالحان عمل کرده باشند. بیدار باشید! غافل نشوید! خدا در قرآن میفرماید: حسرتی که انسان در آن روز بزرگ میخورد پایانپذیر نیست».