شهدا

شهید عبداللّه رودکی

زندگی نامه شهید عبداللّه رودکی

شهید عبداللّه رودکی در سال ۱۳۳۴ در جوار مرقد پاک و مطهّر حضرت «سید علاءالدین حسین»، در خانه‌ای منوّر به نور اهل‌بیت عصمت و طهارت علیهم‌السلام، کودکی پا به عرصۀ وجود نهاد که برکاتی معنوی را با قدومش برای اهل خانه به ارمغان آورد.
عشق و ارادت به اهل‌بیت علیهم‌السلام، نام عبداللّه را زینت او کرد تا در مقصدی عالی که برای او رقم خورده بود، با بندگیِ تمام، سلوک عارفانه‌ای را شروع کند.
زندگی عبداللّه همچون نقاشیِ زیبایی ترسیم می‌شد و هر مقطع آن، سطحی از این تصویر را به نمایش می‌گذاشت. علاقه به ورزش، شعر، خط، نقاشی و مقاله‌نویسی آرامشِ دل بی‌قرار او بود که در خلوت دل، طلبی الهی را بر روی سطوح بیاورد.

شهید عبدالله رودکی

پس از گرفتن دیپلم در شرکت گاز مشغول به کار شد. در سیر حرکت عظیم انقلاب اسلامی با دیگر جوانان انقلابی آشنا شد و در پخش اعلامیه‌های امام، سازماندهی راهپیمایی‌ها و توجیه جوانان نقش مؤثری پیدا کرد، تا جایی که چندین بار از طرف شهربانی تحت تعقیب قرار گرفت.
ورزش‌های سخت، تمرینی بود که این عبدِ الهی جان و دل را مهیّای مبارزه با نفس کند. وی با همّتی بلند، سه سالِ متوالی قهرمان بوکس کشور شد و چندین عنوانِ قهرمانی در رشتۀ کُشتی نیز به‌دست آورد.
در سال ۱۳۵۹ وارد سپاه پاسداران انقلاب اسلامی شد. با شروع جنگ تحمیلی به همراه اوّلین گروه اعزامی از شیراز به جبهه اعزام شد، در عملیات «ثامن‌الائمه» شرکت کرد و مجروح گشت.
نبوغ شهید عبداللّه رودکی که با شهامت همراه شده بود، در عملیات‌های مختلف او را موفق کرد تا با فرماندهیِ گردان، همچون سربازی فداکار در کنار رزمندگان حضور یابد.

شهید عبدالله رودکی
در عملیات «فتح‌المبین»، در حالی‌که حضرت آیت‌اللّه سید علی محمد دستغیب در کنار رزمندگان در منطقۀ عملیاتی حاضر بود، قرار آشنایی برای این عاشق دلباخته رقم خورد؛ عبداللّه رودکی در این سفر با شهیدان «احسان حدائق» و «جعفر قربان‌زاده» و دیگر بچه‌های انقلابی همراه شد.
ارتباط معنوی شهید عبداللّه رودکی با منبع فیض روحانی، که عمری آن را در هنر و ادبیات جستجو می‌کرد، مسیر زندگی او را سمت و سویی دیگر بخشید و لطافتی را که همه از کودکی از او سراغ داشتند به روح فعالی تبدیل کرده بود که به‌وسیلۀ آن نه‌تنها خودش بلکه دیگران را هم با خود بالا می‌کشاند.
روحیه‌ای متواضع، شاد و پرجنب و جوش اما همراه با سوز و گداز نیمه‌شب و اشک‌های او در مراثی جانسوز حضرت اباعبداللّه‌الحسین علیه‌السلام، این عبد الهی را دوست‌داشتنی‌تر کرده بود.
کنار تمام پُست‌های مهم نظامی و امنیتی که پس از جنگ داشت، وقت خاصی را برای انس خود با معبود قرار می‌داد. هنگام سفر به شیراز، بدون اتلاف وقت خود را به رفیق راه، حضرت آیت‌اللّه دستغیب می‌رساند و از همنشینی با ایشان گرمای معنوی کسب می‌نمود.
عبداللّه تربیت‌شدۀ مکتب اهل‌بیت علیهم‌السلام بود و درس استاد را به خوبی فرا گرفته بود؛ در حالی‌که فرماندهی نیروی دریایی سپاه کشور را به عهده داشت اما همچون سربازی در کنار نیروهای خود خدمت می‌کرد.
رسول خدا صلی‌اللّه‌علیه‌وآله می‌فرمایند:
«اِنّ أفضَلَ النّاسِ عبداً مَن تَواضَعَ عَنْ رَفعَهٍ»
بالاترین مردم از جهت مقام بندگی، کسانی هستند که با وجود رفعت شأن و مقام، فروتن و متواضع باشند.»
زیارت خانۀ خدا در سال ۱۳۶۲ سفری معنوی همراه با توشه‌ای نورانی بود که تا آخرین لحظات عمر از آن به خوبی یاد می‌کرد.
در زمان جنگ، با شکل‌گیری گردان‌های غواص لشکر «۱۹ فجر» و همچنین تشکیل قرارگاه «نوح نبی علیه‌السلام» نقش مؤثری در آن‌ها ایفا نمود. وی علاوه‌بر آموزش نیروها، در طراحی و اجرای عملیات‌ها نیز نقش به‌سزایی داشت.

شهید عبدالله رودکی

شهید حاج عبداللّه رودکی در شناسایی منطقۀ عملیاتی «والفجر ۸» رشادت‌های زیادی از خود نشان داد و با تشکیل نیروی دریایی سپاه به عنوان فرمانده‌ای سخت‌کوش در تشکیل و به‌کارگیریِ استراتژی قایق‌های تندرو و مین‌گذاری‌های دریایی نقش بزرگی را ایفا نمود.

در تمام عملیات‌های دریایی حضور پررنگی داشت. با وجود مجروحیت‌های مختلف به‌ویژه مجروحیت شیمیایی و شرایط سخت جسمی، روح بلند و طالب حقیقت او همیشه در صحنه حاضر بود و حدود ۸۹ ماه سابقۀ حضور در جبهه را در کارنامۀ خود داشت. پس از جنگ نیز در کاربردی کردن تکنولوژی در صنایع نظامی و توانمندسازی تسلیحاتی نیروها کوشا بود.
شهید رودکی به قصد دفاع از مسلمانان جهان به جمع «حزب‌اللّه لبنان» پیوست و با توان بالایی که در رزم دریایی، غواصی، موشک اندازی و تسلّط بر زبان عربی داشت، در جایگاه یکی از مربّیان آموزشی حزب‌اللّه لبنان قرار گرفت و چنان درخشید که صهیونیست‌ها بارها درصدد ترور ایشان برآمدند اما هر بار در این امر ناکام ماندند.

شهید عبدالله رودکی شهید عبدالله رودکی

زمان شهادت شهید حاج عبدالله رودکی

عبداللّه آرزوی شهادت را از سال‌های جنگ در اعلا مرتبۀ آن دنبال می‌کرد. سرانجام این آرزو در تاریخ ۱۳۷۹/۳/۹ مصادف با ایّام اربعین حسینی علیه‌السلام، چند روز پس از پیروزی حزب‌اللّه لبنان، هنگامی‌که برای معارفۀ فرماندۀ جدید نیروی دریایی استان بوشهر به این استان سفر کرده بود، در آستانۀ اذان ظهر در حالی‌که مشغول وضوی نماز بود مورد اصابت گلوله‌ای قرار گرفت. سردار دریا دل، دریا دار دوم عبداللّه رودکی، خوشحال از انتظاری دیرینه از خاطرات همراهان راهش در هورالهویزه، اروند و خلیج فارس و… سر بر آستان دوست نهاد و آخرین سجدۀ عاشقانه را با جبینی خونین به‌جا آورد و همان‌گونه که عمری بر مصیبت سالار شهیدان اشک ریخته بود، سر بر دامان حضرتش زائر اربعین آن بزرگوار شد.

مناجاتی از شهید حاج عبداللّه رودکی برای دخترش

«خدایا معرفت‌مان ده که بس بی‌معرفتیم.
صبرمان ده که بسیار عجولیم.
بصیرتمان ده که ببینیم آن‌چه نادیدنی است.
کورمان کن که نبایسته‌ها را نبینیم و جز تو منظر نظر نباشد.
بینشی عطا کن که اهل ثمر شویم
و فکری ببخش تا به عظمتت پی ببریم و معرفتی یابیم.
دستی ببخش تا دستگیر باشد و قطعش کن تا جز تو به‌سوی کسی دراز نکند.
قدمی عطا کن که در راه تو بپیماید
و قدرتی که در خدمت تو باشد».

دیدگاهتان را بنویسید

نشانی ایمیل شما منتشر نخواهد شد. بخش‌های موردنیاز علامت‌گذاری شده‌اند *

همچنین ببینید
بستن
دکمه بازگشت به بالا