شهید عباس نظیری
زندگی نامه شهید عباس نظیری
شهید عباس نظیری در تاریخ ۱۳۴۱/۳/۶ در خانوادهای سرشار از محبّت حضرت اباعبداللّهالحسین علیهالسلام به دنیا آمد.
نام عباس که برآمده از علاقۀ پدر و مادری مؤمن به سالار دشت کربلا بود، نامی با مسمّا برای این کودکِ سرشار از عشق و وفا بهحساب میآمد.
شهید عباس نظیری دوران کودکی عباس همراه با تربیتی اسلامی در کنار مادر و پدری پاکسیرت سپری گشت. عباس در اخلاق نیک همراه با خوشطبعی و تواضع، آینۀ تمامنمایی از مادرش شده بود.
توجّه به مساکین و مستمندان بهقدری در عباس ظهور داشت که از بردن وسایل ضروری خانه برای ایشان هیچ دریغ نداشت.
انس با نماز جماعت، عباس را آشنای نوای دلنشین و ملکوتی شهید محراب آیتاللّه سید عبدالحسین دستغیب نمود و این ارتباط از او جوانی مبارز و شجاع در راه انقلاب ساخت تا اینکه کمتر حرکتی در انقلاب شیراز بود که عباس در آن حاضر نباشد.
پس از پیروزی انقلاب اسلامی، در درگیرهای کردستان حضور پیدا کرد و با تشکیل سپاه پاسداران وارد این نهاد گردید.
عباس نظیری حضور پررنگی در جبههها نیز داشت؛ وی در عملیاتهای «فتحالمبین، خیبر، بدر، والفجر، بیتالمقدس و کربلای ۴» خاطراتی ماندگار از خود بهیادگار گذاشت.
شادابی و طراوت همیشگی عباس بهاندازهای بود که فرماندهها بهمحض مشاهدۀ کسالت و خستگی نیروها در خط مقدم دستبهدامان او میشدند تا با گرمای وجودش بهوسیلۀ لطیفههایی، آنها را از خستگی بیرون آورَد.
ازدواج عباس با دختری مؤمنه و صبور، توفیق همراهی با رفیقی بود که در این سفر الهی او را یاری رساند. ثمرۀ این وصلت دو فرزند دختر و پسر بود که پس از سالها بتوانند رنگ و بوی عباس را برای اهل خانه تداعی کنند.
انس او با همسر وفادارش بهاندازهای بود که با آرامش خاطر از او درخواست میکند که پس از من در تربیت فرزندانم دقت کنید و دعا کنید که شهید شوم و من هم اوّلین کسی را که شفاعت میکنم شما هستید.
شهید عباس نظیری در کنار دوستانی همچون شهیدان «علی اکبر فرمانی، صفر علی ولیّ زاده، ناصر ورامینی، عزیز امیری، محمد حسین فولادفر و امیر فرهادیان فرد» جمعی صمیمی را تشکیل داده بودند.
مقام امن و می بیغش و رفیق شفیق
گرت مدام میسّر شود زهی توفیق
جهان و کار جهان جمله هیچ بر هیچ است
هزار بار من این نکته کردهام تحقیق
دریغ و درد که تا این زمان ندانستم
که کیمیای سعادت رفیق بود رفیق
از برکات این رفاقت همین بس که تمام این جمع یکی پس از دیگری شهید شدند.
طبع شوخ و باصفای شهید عباس نظیری یک نما از حالات زندگی او بود که با اشکهای نیمهشب و مناجاتهای عاشقانه با خدای خود تصویری زیباتر را ترسیم میکرد. وقتیکه وی از وصال خدا صحبت میکند، عظمت این جوان برای انسان ظهور پیدا میکند:
«خدایا تو خود شاهدی وقتیکه برای جبهه حرکت کردم امیدم جز وصل تو نبود…
بارالها! دلم میخواست که در روز قیامت در صف شهیدانی که به طرف منبر پیامبر صلیاللّهعلیهوآله حرکت میکنند حضور داشته باشم؛ و حال، خدایا تو را شکر میکنم من را از نظارهگران قرار ندادی و این توفیق را نصیبم کردی که شراب عشقت را بنوشم و در قیامت در صف شهدا باشم».
زمان شهادت شهید عباس نظیری
سرانجام انتظار عباس در شب عملیات «کربلای ۴» بهپایان رسید و با جسمی خونین سر در آبهای منطقۀ عملیاتی فرو برد و در غیبتی ۲۰ روزه، دل همۀ دوستان و اهل خانه را تفدیدۀ دیداری دوباره نمود. این استغاثۀ مادر دلسوخته و همسر چشمانتظارِ او بود که با توسّل به بیبی دو عالم، یوسف گمگشته را به آغوش منتظران رساند.
ننگرد دیگر به سرو اندر چمن
هر که دید آن سرو سیم اندام را
صبر کن حافظ به سختی روز و شب
عاقبت روزی بیابی کام را
روحش شاد