شهید سید محمد تقی دستغیب
محراب نشین ملکوت
شهید سید محمد تقی دستغیب فرزند حضرت آیتاللّه سید محمد هاشم دستغیب رحمهاللّهعلیه در مهرماه ۱۳۴۱ در خانۀ علم، معرفت، فقاهت و سیادت با پیشینهای هفتصد ساله دیده به جهان گشود.
نوای دلنشین اذان سیدِ زهد و تقوا، سید عبدالحسین دستغیب رحمهاللّهعلیه در گوش نوۀ عزیزش، روح او را با اوّلین تعالیم معرفتی یعنی توحید، نبوّت و امامت آشنا ساخت.
مهربان پدربزرگ، آیتاللّه سید عبدالحسین دستغیب شاید با نگاه به چهرۀ نورانی محمد تقی، تکمیل حلقۀ یارانی که وعدۀ همراهی و شهادت با او را از زبان اولیاء الهی شنیده بود، مرور میکند.
زندگی نامه محمد تقی دستغیب
تولّد شهید سید محمد تقی دستغیب در بیت شهید دستغیب و رشد در آن فضای ملکوتی، او را آمادۀ حرکتی بزرگ کرد؛ ولی هنوز بیش از هشت ماه از تولّد این کودک نگذشته بود که مامورین شاه برای دستگیریِ حضرت آیتاللّه دستغیب به منزل ایشان حمله کردند و ناجوانمردانه زن و مردِ خانه را مورد ضرب و شتم قرار دادند.
در این حادثه که دوستانِ آیتاللّه دستغیب موفق شدند ایشان را نجات دهند، فرزند ایشان آیتاللّه سید محمد هاشم دستغیب به شدّت مجروح و سپس روانۀ زندان شد.
چنین اتفاق دردناکی هرچند برای محمد تقی قابل تشخیص نبود اما حکایتی بود که در قصههای مادر پرهیزکارش از این واقعه، حس حقطلبی و شهادت را در او تقویت میکرد.
شهید سید محمد تقی دستغیب در دوران طفولیت به شدّت مورد علاقۀ خانواده و بستگان بود. تحصیلات ابتدایی را تا کلاس سوم در دبستان فرصت شیرازی پشت سر گذاشت و سپس به اتفاق پدر راهیِ نجف اشرف شد و در مدارس نجف مشغول به تحصیل شد.
همزمان با اخراج ایرانیان از عراق بهناچار همراه خانواده به شیراز بازگشت و دورۀ راهنمایی را در مدرسۀ فرهنگ گذراند و به خاطر علاقۀ شدید به امور برق و مکانیک، در هنرستان نمازی ثبتنام نمود و تحصیلاتش را تا اخذ دیپلم برق ادامه داد.
شهید سید محمد تقی دستغیب بعد از دیپلم به تشویق جدّ بزرگوار و پدرش به تحصیل علوم دینی پرداخت و نزدیک به یک سال مقدمات اوّلیه را آموخت و با استعدادی سرشار، همزمان به تدریس آنچه میآموخت مشغول بود.
سلوک الهی سید محمد تقی در محضر جدّ شریفش که عمری را در راه معرفت الهی قدم زده بود و توفیق درک محضر بزرگانِ راه توحید، حضرات آیات عظام آیتاللّه قاضی و آیتاللّه انصاری همدانی و آیتاللّه نجابت رحمهاللّهعلیهم نصیبش شده بود، چنان با سرعت شکل گرفت که مصداق این کلامِ تاریخی شهید دستغیب شد:«شهدا رهِ صد ساله را یک شبه طی کردند» و در این شیفتگی از لحظات عمر خود خوب بهره گرفت.
انس و همراهی همیشگی با پدربزرگ و مرشد راه، نه یک صلۀ رحم بلکه مسیر سِیر و رسیدن به معبود بود؛ لذا بیقرارِ روضههای جانسوز ایشان بود و شاید در همین لحظات بود که از خداوند شهادتی همچون جدّ شهیدش را طلب کرد.
ازدواج سید محمد تقی دستغیب در حالی شکل گرفت که او تا موعد وصال الهی خود کمتر از سالی وقت داشت و ثمرۀ این وصلت دختری بود که مثل پدر، در هشتمین ماه زندگی خود، آشوبی را در خانه نظارهگر بود، اما این بار نه حملۀ نیروهای وابستۀ شاه بلکه صدای عزادارانی که فریاد میزدند: فریاد یا محمدا، کشتند امام جمعه را!
بله! انتظار به سر آمده و سید محمد تقی در ۲۰ آذر ۱۳۶۰، در حادثۀ ترور شهید محراب حضرت آیتاللّه سید عبدالحسین دستغیب رحمهاللّهعلیه در کنار جدّ مظلومش با جسمی پارهپاره سر بر آستان حضرت اباعبداللّهالحسین علیهالسلام دعوت حق را لبیک گفت.
صحنۀ دلخراشِ شهادت آیتاللّه دستغیب و همراهانش در حالی صورت گرفت که آیتاللّه سید محمد هاشم دستغیب، فرزند برومند شهید محراب و پدرِ بزرگوار شهید سید محمد تقی دستغیب، چند لحظه بعد از انفجار در صحنه حاضر شد و با معرکهای مواجه شد که چیزی جز پارههای بدنِ پاک و مطهر پدر و فرزند و همراهان نبود اما به جای شکوه و بیتابی به سمت نماز جمعه حرکت کرد و پشت میکروفن قرار گرفت.
مردم عزادار که با شیون و زاری غرق در بهت و سرگردانی بودند و با دیدن ایشان صدا به شیون و ناله بلند کرده بودند را با چند کلام آرام کرد. این عالِم عامل تمام درسهای عمر خود را که در محضر اساتید بزرگی همچون آیتاللّه انصاری همدانی و آیتاللّه نجابت و پدر بزگوار خود تلمّذ کرده بود به امتحان گذاشت و با آرامش تمام گفت:
«ای مردم! اگر قرار به بیتابی باشد من از همۀ شما اولیترم چرا که پدر و فرزند خود را از دست دادهام، لذا شما را به صبر و بردباری سفارش میکنم.»
این نه یک صبوری، که حاصل عظمت روحی این فقیه والامقام بود که درسهای اساتید را به خوبی پس داد.
اگر از تمام داشتههای علمی این فقیه فرزانه که انصافاً کمتر کسی در تاریخ معاصر توفیق کسب آن را در سنین جوانی داشته چشم بپوشیم، همین فضیلت در کسب مقام صبر، او را بس است که تا ابد موجب فخر شیعه باشد.
گذری بر زندگانی پدر شهید سید محمد تقی دستغیب، فقیه بزرگوار حضرت آیتاللّه سید محمد هاشم دستغیب
حضرت آیتاللّه سید محمد هاشم دستغیب در سال ۱۳۲۰ هجری شمسی در شیراز متولد شد. همزمان با تحصیلات دبستان و دبیرستان، تحصیلات حوزوی را نزد پدر بزرگوار خویش و مراجع عالیقدر حضرات آیات عظام اراکی، خویی، امام خمینی و شهید سید محمد باقر صدر به پایان رسانید و در جوانی به درجۀ اجتهاد نائل گردید.
توفیق درک مجلس خصوصی دروس سطح حوزه به مدّت ده سال در محضر حضرت آیتاللّه نجابت رحمهاللّهعلیه از نکات منحصر به فرد زندگی علمی ایشان میباشد که همیشه از این دوران به نیکی یاد میکرد.
در طول سالیانی که در نجف اشرف مشغول تحصیل بودند، از استادان بزرگوار آنجا بهرههای فراوانی بردند.
فلسفه را نزد حضرت آیتاللّه قوچانی، وصیّ مرحوم جمالالسالکین و قطبالعارفین سید علی آقای قاضی فراگرفتند .در کربلا نیز خدمت عارف بزرگ آقای حدّاد میرسیدند و در همدان از الطاف عارف کامل، حضرت آیتاللّه انصاری همدانی رحمهاللّهعلیه بهرههای فراوان بردند.
به خاطر همین درجات علمی و معرفتی بود که حضرت آیتاللّه سید محمد هاشم دستغیب موجب دلگرمی پدر بزرگوار خویش بوده و شهید محراب ایشان را نعمتی برای مردم میدانستند.
ادارۀ مدرسۀ جدیدالتأسیس حکیم از جانب پدر به عهدۀ ایشان گذاشته شد و ایشان با شوق فراوان در این حوزه مشغول تدریس و تربیت طلّاب گردیدند.
هر روز از صبح تا بعد از نماز مغرب و عشاء دروس مختلف را تدریس میکردند و در ساعت معیّنی به مجلس درس حاضر میشدند. با جدیّت از طلّاب امتحان میگرفتند و طلّاب مستعد را به لباس روحانیت ملبّس مینمودند و جهت تبلیغ به روستاها میفرستادند.
در دوران دفاع مقدس، سرزمین مقدس جبههها شاهد حضور حضرت آیتاللّه سید محمد هاشم دستغیب بود و طلّاب مدارس علمیۀ تحت اشراف ایشان نیز مداوم به جبههها اعزام میشدند.
حضرت آیتاللّه سید محمد هاشم دستغیب رحمهاللّهعلیه از زمان عزیمت از نجف اشرف به شیراز تا زمان رحلت، حدود چهل سال مداوم مشغول تدریس بودند و تمام کتب سطح حوزه را تدریس نمودند. در این مدت حدود دو دهه به تدریس خارج فقه و اصول مشغول بودند و همواره سعی داشتند حوزههای علمیهای را که امانت پدر بزرگوارشان میدانستند به خوبی حفظ نمایند.
ایشان افزون بر سرپرستی حوزههای علمیه، در تنظیم و چاپ کتابهای شهید محراب زحمات فوقالعادهای کشیدند و خود نیز چندین کتاب تألیف نمودند.