شهدا

شهید سید ابراهیم پوریزدان ‌پرست

زندگی نامه شهید سید ابراهیم پوریزدان ‌پرست

شهید سید ابراهیم پوریزدان ‌پرست در سال ۱۲۹۸ در شهرستان داراب دیده به جهان گشود. پدر بزرگوارش خیاط بود و نمایندگی آیت‌اللّه موسوی ‌لاری در داراب را برعهده داشت. سید ابراهیم با از دست دادن پدر در کودکی، طعم تلخ فراق را چشید اما این دوری با وجود مادری بزرگوار و دلسوز جبران شد.

عشق به اهل‌بیت عصمت و طهارت علیهم‌السلام با شیر مادر، شیرۀ جان پسر شد. این مادر مؤمنه و فداکار، درس عشق و فداکاری در مکتب ‌ائمۀ اطهار علیهم‌السلام، و روح شهادت‌طلبی را به فرزند خود آموخت.
سید ابراهیم در سن ۲۰ سالگی همسری اختیار کرد و حاصل این ازدواج نه فرزند بود که خداوند به ایشان عنایت نمود.

سید ابراهیم پوریزدان ‌پرست در سال ۱۳۲۰ وارد ارتش شد و از همان جوانی با خلوص نیّت و بندگی خدا، راه خود را در مسیر حق و حقیقت قرار داد. در دهۀ ۴۰ با اندیشه‌های امام خمینی رحمهاللّه‌علیه آشنا شد و در دهۀ ۵۰ در اهواز به تبلیغ آشکار امام روی آورد. این همه در حالی بود که او در ارتشِ شاه مشغول خدمت بود.
در مدّت خدمت به دلیل بعضی اعتراضاتش به فساد مالی در پادگان، طی توطئه‌ای به زندان افتاد و نُه ماه در گوشۀ زندان به سر برد و همراهی مادر و مونس خود را در این مدّت از دست داد.
سید ابراهیم پس از ۳۴ سال، از خدمت بازنشسته شد و در سال ۱۳۵۶ همراه با سیل عظیم مردم در مسیر انقلاب حرکت کرد.

با پیروزی انقلاب ‌اسلامی به عضویت بسیج و چندی بعد به عضویت سپاه پاسداران در آمد.
با شروع جنگ، به دلیل داشتنِ تجربیات جنگی و اطلاعات نظامی در عملیا‌ت‌ها حضور یافت. در همین ایّام برای عقد یکی از فرزندانش به دیدار امام ‌خمینی مشرّف شد و از ایشان مصرّانه درخواست دعا برای شهادت کرد.
انس با قرآن و نماز شب سیرۀ همۀ عمر این پیر روشن ضمیر بود. حفظ سی و دو سورۀ قرآن تفضّلی الهی بود و اثر آن چنان نورانی بود که پس از شهادت در عالم رؤیا، سید ابراهیم را در حال تلاوت قرآن دیدند.

نماز صبح را در کنار بارگاه ملکوتی حضرت سید علاءالدین ‌حسین فرزند شهیدِ امام‌ موسی‌بن‌جعفر علیه‌السلام می‌خواند.
به مطالعۀ کتب دینی علاقه‌مند بود و در این اوراق، عشق به اهل‌بیت و سالار شهیدان علیهم‌السلام را جستجو می‌کرد و با اشک چشمان خود تسلّیبخشِ این‌همه حزن و اندوه بود.

زمان شهادت شهید سید ابراهیم پوریزدان ‌پرست

شهید سید ابراهیم پوریزدان پرست (حبیبِ کربلای ایران)، با گذراندن دوره‌‌های غواصی سر بر دریای عشق فرو برد و در عملیات «کربلای ۵» با سِمت فرماندۀ دستۀ گردان امام حسین شرکت جست.

در جزیرۀ «بوارین» صبح عملیات در حالی‌که تنها در سنگر نشسته بود و به دقت حرکات دشمن را زیر نظر داشت از او سؤال شد: سید چرا تنهایی؟ پاسخ داد: این‌جا آتش سنگین است و کسی تحمّل ندارد؛ چون چند نفر شهید و مجروح شده‌اند خودم ماندم که مراقب حرکت دشمن باشم.

شهید سید ابراهیم پور یزدان پرست

سپس با خنده‌ای مستانه گفت: «تا من هستم خیال شما از این‌جا راحت باشد.» خداحافظی کردم. چند قدمی بیشتر دور نشده بودم که خمپاره‌ای در کنار سید فرود آمد و در سماعی عارفانه عمری انتظار سید ابراهیم به پایان رسید و در حالی‌که زخم‌هایی عمیق، سینه و پهلوی چپش را شکافته بود، آخرین مرثیه‌های جدّه‌اش حضرت زهرا سلام‌اللّه‌علیها را با تعزیه‌ای عاشقانه به تصویر کشید.
سید ابراهیم در سن ۶۷ سالگی به شهادت رسید و اشعار این پیرمرد میدانِ عمل نشان از یک عمر طلب و ارادت بود که به یادگار ماند.

چو بر لطف خداوندی رسیدم
خط سرخ شهادت برگزیدم
به من قرآن حق داده بشارت
به نقد جان بهشت از حق خریدم
گمان هرگز مبر از مردگانم
حیات جاودانی شد نصیبم
مرا بُد آرزویم در شهادت
به‌لطف حق به این مطلب رسیدم
شهیدم من، شهیدم من، شهیدم
خط آل محمد، برگزیدم
به‌قربانی اندر راه داور
به‌صحرای مِنی آخر رسیدم
شهیدان زنده‌اند در نزد یزدان
خدا داده است در قرآن نویدم

شهید سید ابراهیم پور یزدان پرست

دیدگاهتان را بنویسید

نشانی ایمیل شما منتشر نخواهد شد. بخش‌های موردنیاز علامت‌گذاری شده‌اند *

دکمه بازگشت به بالا