طلبه شهید حمیدرضا (سعید) ابوالاحراری
زندگی نامه شهید سعید ابوالاحراری
حمیدرضا ابوالاحراری در دوم بهمن ۱۳۳۸ در شیراز دیده به جهان گشود و در دامان پرعطوفت خانوادهای منوّر به نور ایمان پرورش یافت.
وی تحصیلات خود را تا اخذ مدرک دیپلم ریاضی به پایان رساند و پس از شرکت در کنکور و قبولی در رشته مهندسی مکانیک دانشگاه علم و صنعت تهران مشغول به تحصیل شد.
وی همزمان با تعطیلی دانشگاهها در جریان انقلاب فرهنگی از ادامهی تحصیل باز ماند امّا شوق تحقیق و مطالعه او را به آغوش روحانی حوزهها سپرد و سالیانی از عمر پربار خود را در محضر پر نور حضرت آیت اللّه سیّد علیمحمّد دستغیب«مدظلهالعالی» سپری نمود.
فعالیّتهای سیاسی و مبارزاتی وی از سالها پیش از انقلاب و از دوران دبیرستان آغاز گردید و در ایام شکوهمند پیروزی انقلاب با چاپ، تکثیر و توزیع اعلامیههای حضرت امام خمینی(ره) این مبارزات را به اوج خود رساند.
وی در این مسیر بارها مورد تعقیب، بازداشت و شکنجه قرار گرفت با این همه دست از مبارزه برنداشت و تا لحظه پیروزی انقلاب، خالصانه به فعالیّتهای خود ادامه داد.
زمان شهادت شهید سعید ابوالاحراری
با آغاز جنگ تحمیلی دورهای نوین از مبارزات حقّ طلبانه وی آغاز گردید. او که دلی مشتاق و سری شوریده داشت پس از گذراندن دورههای مختلف آموزش، چندین بار عازم جبهه گردید. و در مدت حضور در جبهه بارها مجروح گردید.
شهید حجّهالاسلام والمسلمین سعید ابوالاحراری، سرانجام در پسین گاه خونین بیستم آبان ۱۳۶۰ در جبههی سوسنگرد در حالی که هدایت گروهی از رزمندگان همیشه پیروز اسلام را به عهده داشت در اثر اصابت ترکش جان به جان آفرین تسلیم کرد و به وصال حضرت حقّ نایل گردید.
قسمتی از وصیت نامه شهید سعید ابوالاحراری
«…تنها مقداری کتاب از این بنده باقی مانده که هر مقداری که از آن مورد استفاده مادر عزیزم میباشد پیشکش، برگ سبزی است… و بقیه آن بهتر است وقف بر یکی از کتابخانههای معموره طلاب در شیراز شود و به صلاح دید آقا سیّد علیمحمّد «دام افاضاته» که حق عظیم و کثیری بر این حقیر دارد و در عین حال هیچ وقت آنچه را که مقتضای ادب و شاگردی بوده… برایشان بهجا نیاورده ام.»
یکی از دوستان شهید ابوالاحراری نقل میکند که:
سخنان حضرت آیت اللّه سیّد علیمحمّد دستغیب« مدظلهالعالی» در مورد شهید ابوالاحراری
«سعید ابوالاحراری در مقامات والاتر و بالاتر نسبت به حبیب روزی طلب بود چرا که حبیب روحیه ای داشت که ناخواسته حالاتش بروز میکرد و اصطلاحا از روی محبت، مریدی داشت و دوست دارانی.
اما شهید سعید ابوالاحراری اهل کتمان بود و اهل سرّ که کسی از حالاتش با خبر نبود لذا همین خود باعث میشد بالاتر و والاتر قرار بگیرد.»
روحش شاد