شهدا

شهید حاج وحید اسلامی

پیام حضرت آیت‌اللّه سید علی محمد دستغیب مُدّظِلّه به شهید حاج وحید اسلامی

«وَ مَن یخْرُجْ مِن بَیتِهِ مُهَاجِرًا إِلَى اللَّهِ وَرَسُولِهِ ثُمَّ یدْرِکهُ الْمَوْتُ فَقَدْ وَقَعَ أَجْرُهُ عَلَى اللَّهِ وَ کانَ اللَّهُ غَفُورًا رَّحِیما»
و کسی‌که از خانه‌اش خارج می‌شود در حالی‌که به سوی خدا و رسولش هجرت می‌کند، پس مرگ او را فرا گیرد، پاداشش به عهدۀ خداوند است و خداوند بخشنده و مهربان است.
از مصادیق این آیه شهدای مکّۀ معظمه در منا هستند و از جمله برادر و شهید عزیزمان آقای مهندس اسلامی است.
آن‌چه را از وی می‌دانیم تقوی و رعایت احکام اسلامی، اخلاق خوب، ادب، احترام به‌خصوص نسبت به مادر، دستگیری و کمک به بندگان خدا، چهرۀ باز و خندان، اظهار دوستی و محبّت به خویشاوندان و خلاصه صفات خوب یک متّقی و پرهیزکار در ایشان جمع بود. می‌توان گفت شایستۀ لقای پروردگار عالَم و محبوب حقیقی گردید و تحمّل ماندن در دنیای مادّی را بیش از این نداشت و در یک کلمه معشوق، عاشق خود را بلند کرد و برای همیشه به همراه خود نگه‌داشت که گوارا باد بر او این وصل دوست‌داشتنی.

اینجانب به مادر و همسر و فرزند و برادران و خواهران و بستگان او تسلیت می‌گویم و رسیدن به لقاءاللّه را به ایشان تبریک می‌گویم.
«سید علی محمد دستغیب»

به‌درد عشق بی‌درمان دوای درد من می‌کن
به‌انواع بلاها نوبه‌نو درمان من می‌کن
به‌خورشید جمالت ذره‌ذره دین من می‌سوز
به‌مژگان سیاهت رخنه در ایمان من می‌کن
بدان محراب ابرو در نمازم قبله می‌گردان
مرا حیران خوبش، خلق را حیران من می‌کن

 

زندگی نامه شهید حاج وحید اسلامی

شهید حاج وحید اسلامی در تاریخ ۱۳۴۹/۵/۵ در شهر شیراز چشم به جهان گشود. نعمت پدر و مادری متّقی و پرهیزکار از کودکی وحید را در محیطی کاملاً متّکی به اخلاق و ایمان پرورش داد.
عشق و علاقۀ این خانواده به حضرات معصومین به‌خصوص حضرت اباعبداللّه‌الحسین علیهم‌السلام، از کودکی او را شیفتۀ این خاندان نمود.

تقدیر الهی این بود که در سن دو سالگی از نعمت پدر محروم شود و این اوّلین تجربۀ تلخ زندگیِ وحید بود که تا آخر عمر به‌شیرینی از آن بهره برد؛ خدمت کردن به مادر به‌بهترین شکل و کسب رضایت ایشان سجیّۀ اخلاقی او بود که تا آخرین لحظات عمر، مادر از آن یاد می‌کرد.
توجّه حضرت آیت‌اللّه سید علی محمد دستغیب به وحید از همان دوران طفولیت بود. از همان ابتدا به برادر بزرگ ایشان سفارش اکید در توجّه و مراقبت از ایشان را داشتند و خود ایشان نیز حق پدری را تماماً در طول زندگی وحید ایفا نمود. او نیز در مقابل مثل فرزندی مطیع تمامی دستورات استاد را به‌کار می‌بست.
دوران تحصیل وحید با استعدادی درخشان و سعی و تلاشی زیاد طی شد و موفق شد تا مقطع کارشناسی ارشد در رشتۀ مهندسی تحصیلات عالی خود را به‌پایان برساند.

در طول تحصیل در مقاطع مختلف فعالیت‌های چشمگیری از او بروز می‌کرد.
کمتر از دوازده سال داشت که در اتحادیۀ انجمن‌های اسلامیِ دانش‌آموزان، فعالیت‌های آموزشی و فرهنگی خود را شروع کرد. در حالی‌که خود محصّل بود، مثل یک مرد کارآزموده خدمات علمی مفیدی را در اختیار جوانان شهر قرار می‌داد؛ این حرکت علمی سال‌های سال در قالب یک آموزشگاه علمی در اختیار جوانان بود.
خصوصیات اخلاقی وحید که در بیان حضرت آیت‌اللّه دستغیب آمد، خاطرۀ ماندگار عمر پرخیر و برکت اوست که هنوز مثل چراغی در جمع خانواده روشنی‌بخش است.
اهتمام به بیت‌المال و حق‌الناس و حیا از صفاتی بود که در جمع همکاران، او را مورد توجّه قرار داده بود.
موقعیت‌های مهمی در طول زندگی به او روی آورد اما با طبعی بلند، خدمت به مؤمنین و دوستان را بر همه چیز ترجیح داد.

وقتی پست‌های مهمی به ایشان پیشنهاد می‌شود و به او می‌گویند لااقل توسط برادرتان آن را پیگیری کنید، می‌گوید:
«من از آقا (آیت‌اللّه دستغیب) یاد گرفته‌ام که برای دنیا حتّی از برادرم نیز درخواستی نکنم.»
روحیۀ حق‌طلبی در وحید به‌اندازه‌ای بود که در دفاع از مظلوم و قضایای مهم سیاسی از همه چیز خود می‌گذشت و آن‌چه را که وظیفۀ الهی بود دنبال می‌کرد و در مقطعی نیز خسارت‌های مادّی زیادی را متحمّل شد.
در جمع خانواده همیشه همچون بزرگتر بود و دستورات استاد را به‌صورت یک تکلیف همگانی در جمع خانواده اجرا می‌کرد. این تعبّد به‌اندازه‌ای در او ظهور داشت که پس از ایشان، فرزند و همسرشان این ارتباط معنوی را حفظ نموده‌اند و همچون شاگردی از محضر حضرت آیت‌اللّه دستغیب مُدّظِلّه بهره می‌برند.
همسر ایشان می‌گوید: «برای آقا وحید، مسجد فقط مسجد قُبا (آتشی‌ها) و آقا فقط حضرت آیت‌اللّه دستغیب بود».

شهید حاج وحید اسلامی

زمان شهادت شهید حاج وحید اسلامی

سرانجام سال ۱۳۹۴ وعدۀ وصالی بود که این مهاجر الی‌اللّه به‌خوبی آن را درک کرد. توفیق انجام مناسک حج بیت‌اللّه الحرام، وحید را مشتاقانه مهیّای سیری الهی کرد. با اهتمام تمام همسر و دختر خود را آمادۀ سفر کرد و در طول سفر مناسک حج استاد را برای ایشان مرور می‌کرد.
شهید حاج وحید اسلامی پرجنب و جوش در این سفر هم کوشا است، اما نه در زمین بلکه به سوی معبود. با طراوت همیشگی خود وارد بر احرام می‌شود و این شور و شعفِ بی‌حد اوست که همه را متعجّب نموده.
در طول سفر با جدیّت تمام، از معبود خودِ او را می‌خواهد، چنان‌که استاد در بیاناتشان فرمودند:
«…شایستۀ لقاء پروردگار عالَم و محبوب حقیقی گردید و تحمّل ماندن در دنیای مادّی را بیش از این نداشت و در یک کلمه معشوق، عاشق خود را بلند کرد و برای همیشه به‌همراه خود نگه‌داشت که گوارا باد بر او این وصل دوست‌داشتنی».

در موسم عید قربان، جلوتر از همۀ حجاج، پرچم به‌دست به سمت جمرات برای رمی شیطان و انجام قربانی حرکت می‌کند اما میزبان بدون زدن سنگ، حج او را قبول نموده و از او قربانی می‌طلبد، و چه خوش قربانیی که به پای دوست نثار نمود.

وحید در موج عاشقانی که موفق شدند در عید قربان قربانیِ دوست شوند، با دلی سرشار از عشق به معبود، جان را فدای دوست نمود.

چو قربانت شوم در دم حیات تازه‌ام بخشی
از آن گوئی تو خود را دم‌به‌دم قربان من می‌کن
سری دارم مهیّای نثار خاک پای تو
قدم گر رنجه فرمائی قبول آن من می‌کن

دیدگاهتان را بنویسید

نشانی ایمیل شما منتشر نخواهد شد. بخش‌های موردنیاز علامت‌گذاری شده‌اند *

همچنین ببینید
بستن
دکمه بازگشت به بالا