شهیدان عباس علی و محمود علی برزگر
زندگی نامه شهیدان عباس علی و محمود علی برزگر
شهیدان عباس علی و محمود علی برزگر، دو فرزند از خانوادهای مذهبی و دوستدار اهلبیت علیهمالسلام بودند. عباس علی در ۱۶ محرم مطابق با یکم شهریورماه ۱۳۳۵ و محمود علی در شب ضربت خوردن مولای متّقیان علی علیهالسلام یعنی ۱۸ رمضان مطابق با سیزدهم بهمن سال ۱۳۴۲ در شهر شیراز دیده به جهان گشودند.
تقارن میلاد این دو کودک با دو واقعۀ تلخ تاریخِ تشیّع نشانی از حیات طیّبۀ ایشان در مسیر محبّت اهلبیتِ عصمت و طهارت علیهمالسلام داشت.
والدین بنابر حقی که بر فرزند دارند، نام این دو پسر را که برگرفته از نام مولای متّقیان علی علیهالسلام است بر آنها نهادند تا نشان ارادتی به اهلبیت نیز باشد.
آغوش گرم و باصفای مادری متّقی و بهحق تسلیم رضای معبود، توفیقی بود که فرزندانی بامعرفت تحویل جامعه شوند. اوج بندگی و خلوص این مادر در جایی است که به گفتۀ خود:
«از ابتدای کودکی بچههایم را با مسجد و نماز آشنا کردم و با توجّه به نزدیکیِ منزل به مسجد قُبا (آتشیها) مدام آنها را به این مکان میبردم.» این توفیق سرمایهای معنوی برای این دو برادر بود تا آنها را در طول زندگی همراهی کند.
مداومت بر وضو، توجّه به نماز اوّل وقت و علاقه به نمازهای مستحبی سجیۀ اخلاقی ایشان بود که در مناجاتهای عارفانۀ محمود علی به اوج خود میرسید.
سخنان مادر شهیدان عباس علی و محمود علی برزگر
«اوایل زندگی پای بچهام زخم شده بود. در خواب دیدم زلزله آمده و مردم فرار میکنند و به طرف صحرا در حال فرار هستند. من گفتم چرا صحرا؟ ما شاهچراغ را داریم. در خواب به طرف شاهچراغ رفتم.
شخصی در راه به استقبالم آمد و گفت: مشکلت چیست؟ گفتم پای بچهام و اینکه مسکن نداریم و آخر اینکه بچههایم سالم باشند و سعادتمند شوند. آن شخص من را تا شاهچراغ همراهی کرد. پس از آن خواب پای بچهام خوب شد، خانهدار شدم و دو فرزندم با شهادت به سعادت ابدی رسیدند».
ارتباط شهیدان برزگر با محفل عشق و ایثار یعنی مسجد قُبا (آتشیها) عطیهای الهی بود که از کودکی در این فضای معنوی بزرگ شوند.
پس از انقلاب و در دوران دفاع مقدس، بهیُمن قدوم مبارک شهیدان، این مسجد نورانیتی یافته بود که این دو برادر بهخصوص محمود علی بهجز این مسجد به هیچجا انسی نداشتند. آنها عطر دوستان شهیدشان را در این مکان استشمام میکردند و در فراقشان آرامِ جان میگرفتند. دوستی و همراهی با حضرت آیتاللّه سید علی محمد دستغیب مُدّظلّه، مکان امنی بود که ایشان در جوارش رفاقت را یافته بودند. این اتّصال معنوی، مبارکترین خاطرۀ مادر، برادر و خواهر مقاومشان است.
مقام امن و می بیغش و رفیق شفیق
گرت مدام میسّر شود زهی توفیق
عشق به اهلبیت عصمت و طهارت علیهمالسلام که در توسّلات و عزاداریهای ماه محرم در عزای حضرت اباعبداللّهالحسین علیهالسلام به اوج خود میرسید، تصویری الهی از ایشان ساخته بود که همچون مولا و مقتدای خود دستگیر مستمندان بودند و در امور خیر پیشقدم میشدند.
«نماز» بهعنوان بالاترین نمادِ بندگی برایشان معنایی پیدا کرده بود که در همهحال از آن بهره میگرفتند.
شهید عباس علی قبل از انقلاب در ارتش مشغول بهکار شد و در لشکر ۹۲ زرهی تیپ دزفول مشغول خدمت شد. با اوجگیری انقلاب اسلامی به رهبری امام خمینی رحمهاللّهعلیه ، او همگام با مردم مسلمان و انقلابی، به فرمان امام خمینی حدود یک ماه ارتش را رها کرده و به شیراز بازگشت که بهخاطر این کار توسط مزدوران رژیم شاهنشاهی تحت تعقیب قرار گرفت.
پس از پیروزی انقلاب اسلامی، با شروع جنگ تحمیلی در شهریور سال ۱۳۵۹، عباس علی تمام تخصص نظامی خود را در دفاع از کشور ایران بهکار بست و به جبههها شتافت و همگام با دیگر رزمندگان اسلام مشغول نبرد گردید. او دلیرانه ایستاد و فداکاریهای زیادی از خود نشان داد، طوریکه در عملیات آزادسازی سوسنگرد از درجۀ گروهان یکمی به استوار دومی ارتقا یافت.
زمان شهادت شهید عباس علی برزگر
شهید عباس علی مجاهدی بود که در راه اسلام و مملکت پیکار کرد و با دشمنان دینِ خدا به ستیز پرداخت و مبارزی بود که در طول زندگیش در خط اسلام و انقلاب اسلامی قدمها برداشت.
عشق به شهادت در عباس علی برزگر، او را از همۀ تعلّقات از جمله زن و فرزندان رها کرده بود و بیقرارِ دشت عاشقی، پس از گذشت شش ماه از جنگ در تاریخ ۱۳۵۹/۱۲/۲۶ پس از مجاهدتهای فراوانی که از خود نشان داد در جبهۀ سوسنگرد به بالاترین درجه که همانا شهادت است ارتقا یافته و به خیل کاروان شهدا پیوست.